Friday, July 11, 2008

خُب ... این کوچولو را دیدم. یعنی انقدر که می شود دیدش ... و راست و درست فال این لاو شدم.
یک کله ی بزرگ. منحنی ستون فقرات ... سایه ای از تن ... و ستاره ای با ضربانی منظم ... که گویا قلب بود.

حالا من مانده ام و این تست های مزخرف.
یکی می زنیم توی کله ی عدم: "این یکی را نه!"

No comments: