مي بيني هر كدامشان چه سخت سعي مي كند شكلش را حفظ كند ... خود را جمع مي كند و جمع مي كند تا نكند ديگري را لمس كند ... نكند كه با هم دراميزند و يكي شوند و سنگين تر شوند... نكند كه بر خاك بيفتند ... يكي درشت تر است ... يكي ريزتر. قوز كرده ... خميده زير بار خود ... تنها در ميان اين همه.