Tuesday, July 25, 2006

یادداشت اول: از بس در شرکت -شرکتهای ساختمانی امریکای شمالی دربست راست هستند- با همکارانم که آگاهانه یا تخت تاثیر مدیا پرو-اسرائیل حرف می زنند در خصوص لبنان و فلسطین بحث کرده ام همه از من فاصله می گیرند.

یادداشت دوم: تظاهرات ضد جنگ هفته ی پیش تورنتو از دستم در رفت - سر کار درگیر بودم و از اخبار اینترنتی برکنار و مزید بر آن، خرِ یک سالگرد شدم و برای دوچرخه سواری در مسیر خاطره اش رفتم نیاگارا- این هفته حواسم جمع است. باز هفته ی بعدش برای ۵ روز می روم سفر. کمپینگ.
گمانم باید همانجا بمانم. بین لاک پشت ها و مارهای آبی و خرس های سیاه.

یادداشت سوم: ظرف دو هفته ی آینده بالاخره قمبلی رامی برم برای جراحی. اول یک فیزیکال Check Up و بعد ... یک بیمارستان Alternative پیدا کرده ام که پروسه ی استانداردِ واکسیناسیون را اجرا نمی کند.آخ که مردم از دست این رفیق Alternative م که با واکسیناسون مخالفت اصولی و سرسختانه دارد. حالا که من راضی اش کرده ام واکسن هاری را به قمبل بزنیم این بیمارستان به من می گوید: "قانون شما را ملزم می کند تا آمپول هاری را بزنید اما این به خودتان مربوط است. اگر گربه تان سالم است و در خانه زندگی می کند چرا می خواهید به ویروس آلوده اش کنید."

قمبل تا حالا چند تا Heat وحشتناک را از سر گذرانده است اما من باز هم دست دست کرده ام شاید بتوانم با خودم کنار بیایم. این سفر آخر اما برایم روشن کرد که من نمی توانم مسئولیت چند تا بچه گربه ی شرور دیگر را هم قبول کنم. من که همیشه در را قفل می کردم و می زدم بیرون حالا از دو هفته قبل از سفر کارم شده بود تدارکات برای اینکه خانه ی دو تا از دوستانم را برای اقامتش آماده کنم. در سوئیس در میان آن همه فعالیت چندین بار خوابش را دیدم. عجیب است یا نیست نمی دانم ... اما این جانور کوچک و سیاه و شرور و بدذات دلم را برده است. بد مدل!

یادداشت چهارم: ممکن است تا آخر تابستان یکسر بروم کالیفرنیا و یوتا. دو تا ناحیه ی طبیعی پیدا کرده ام در نزدیکی لاس وگاس که شنیده ام از زیباترین نقاط طبیعی امریکا هستند ... اگر هم امسال نشود، سال دیگر روی شاخش است. یکی Zion national Park است و دیگری Bryce National Park ... آنهایی که در تورنتو سری به Mountain Co-op زده اند عکسی از را درست در ورودی آن دیده اند. ببینیم ما را کی می طلبد.

یادداشت پنجم: یکی از متهمین به برنامه ریزی عملیات تروریستی در کانادا دیروز آزاد شد. سر ملت را به هزار برنامه ی مزخرف گرم می کنند تا متوجه نشوند در افغانستان و عراق و لبنان چه می گذرد. این جمله را کم از زبان ملت نمی شونی که: «یک بمب اتم بیاندازند روی Middle East همه را راحت کنند.»

خواندن این هم بد نیست: «Statement on Anti-Terror Arrests »

No comments: