Wednesday, January 21, 2009


بالاخره اینجاست.
همینجا.











Sunday, January 11, 2009

من می میرم برای این خواندن های خُل و خراب نامجو ....
فعلا که برایم هم جای فرهاد را گرفته و هم جای اصلانی را ...

یک روز که باشم مست
لایعقل و ترد و سست
یک روز ارس گردم
اطراف تو را گردم
کشتی شوم جاری
از خاک برآرم تو
بر آب نشانم تو
دور از همه بیزاری



Source: IRANSONG



دریای خرز گردم
خواهی تو اگر جونم
صد سینه سپر گردم
خواهی تو اگر جونم
محصول هنر گردم
خواهی تو اگر جونم
یک روز بصر گردم
یک روز نظر گردم
پانصد سر سر در گم
ای وای ای ای
ای وای ای ای
ای وای ای ای
ای وای ای ای


Tuesday, January 6, 2009

ســوتــه دلان
این را باز برایم فرستاده است ...
غریب است ... همان روزی که هوای امامزاده داوود زده بود به سرم ... و یاد مجید کله خربزه


گفتم نامسلمون به توام ميگن دكتر؟ گفت صفرابره. يه پنجزاري از ما گرفت دو تا دونه شاه توت انداخت تو ماس‌خوري. دزد بغداد و زورو رو گل هم كرده، اسمشو گذاشته فيلم. يه دو دهنه‌اس نبش بازار آهنگرا، تمومش كردم تو زد. معلم سرودمون اومده سركلاس مي‌گم آقا سازت كو؟ مي‌گه ساز ما كو؟ من آبرو دارم، پسر پيشنماز آقا سيد عباسم، سيدم ناسلامتي، نمي‌تونم اين قلم يزيد و بزنم زير بغلم، خودتون رو ميز رنگ بگيرين. حالا شبا تو كافه بهشت شمرون، خالتوري مي‌زنه‌ها. شب عيدي زن داداششو تو قلعه ديد، ترياك خورد رفت امام‌زاده داود خوابيد. اونم شيرازي بود، خياط زنونه بود، ناغافل تنكه دوز مردونه از آب دراومد. كلاه مگه قد سر ما گير مي‌آد توي اين دنياي باقالي به چند من بذاريم سرمونو حفظ كنيم. كفش آجر نظامي بود، چشم‌سفيدي كرد كند، حالا نه كاشي گيرش مي‌آد نه سيمان. ماچت كنم، ماچت مي‌كنم‌آ... بيا داداش اين دختره رو بفرس بره شيراز، خ.دتو راحت كن. هزار عيب شرعي رو ما گذاشته، آخه من چمه؟ بنگي‌ام، بي‌صورتم، چرا مي‌گه مجيد خل و چل و ديوونه‌اس؟ راديولو انداخته تو حوض، حالا تو آفتاب ‌مي‌خونه تو سايه خرخر مي‌كنه. مي‌ريم درياچه حوض سلطون نمك مي‌آريم ، كوبيدن و الك كردنش با من، اگه يه ساله حاجي نشدي پس من تخم آقام نيستم. حكايت آش‌رشته پارساله، صدتا رو مي‌خواد افطاري بده، تو روزنومه اعلام كرده ، زولبيا بامي‌اش هم بو نا مي‌داد. قن‌شكنو زده تو سر داداشش، همسايه‌ها ديدن بو لاش مرده مي‌آد، رفتن كميسري، آجانا اومدن درو شيكستن رفتن تو، ديدن يارو رفته رو پشت‌بون داد مي‌زنه آهاي ايهاالناس عروس دختر نيس. دنياي باقالي به چن منه ديگه. مي‌گم اگه آبگوشت بزباشه سبزيش كو؟ اگه گل گيوه‌اس گيوه‌اش كو؟ يه ليمو عماني‌اي، فلفل‌زردچوبه‌اي، گرت غوره‌اي، يه پياله پسابه صد رحمت به جيره اجباري. ماچت ‌كنم ماچت مي‌كنم‌آ... رفتم هيئت سحري، نون قندي تقسيم كردن، رفتن كره پنير بيارن حسين‌قلي‌خاني شدف هركي هركيه ديگه، هركي زد وبرده. غم كيو مي‌خوريف غم چيو مي‌خوري، پسره يه آب و رنگي داشت، حالا ديگه موهاش سفيد شده، نشسته بود تو حياط خضاب جماليه مي‌ماليد. مي‌گم خدارو رنگ مي‌كني يا مردمو؟ مي‌گه خدا عقلش به چشمشه. چله زمستون مارو برده سالن تابستوني، اونم فيلم آرشين مالالان، مي‌گم آخه اگه فيلمه پس آرتيستش كو؟ دختره كو؟ رئيس دزده كو؟ مي‌گه موزيكاله، مي‌گم نامسلمون چرا دم در نوشتي بزن بزنه؟ مي‌گه موزيكال يعني همين، از اول تا آخرش مي‌زنن و مي‌خونن، سراسر زد و خورد كه ننوشتم. آخ كه دلم لك زده واسه يه فيلم سراسر زد و خورد تو اين مملكت. رفتم دس‌نماز گرفتم، جانماز پن كردم و ايستادم به تكبير، هرچي زور زدم ديدم يادم نمي‌آد كه نمي‌آد، حواسم تو فيلم الهه خورشيد بود. هي مي‌گه برو خدارو شكر كن سال دم پختكي رو نديدي، مي‌گم تو برو خدارو شكر كن كه مردي و حال و روز مارو نديدي. مي‌گم سيد به آدماي اين محل دل نبند، اينا تو دسته هر كي زدن به عشق قيمه پلوي ظهر عاشوراس، اگه به عشق امام حسينه چرا شام غريبون كه شوم نمي‌دن فقط بچه‌ها شم به دس موندن تو كوچه ها؟ رفتم كتاب دعاي آقازاده خانومو با حافظ بغلي فروغ زمان عوظ كردم، حالا آقازاده خانوم عاشق شده فروغ زمان فارغ و مؤمن. ماچت كنم ماچت مي‌كنم‌آ... آش اودردا گرفتم بردم سرخاك آقام، زد زير خنده كه من ده ساله مردم. بيا داداش اين دختره رو بفرس بره شيراز تا شيكمش نيومده بالا. سيب‌زميني تنوري كرده، مي‌گم كو نمك و فلفلش؟ مي‌گه يه سفر بيا بريم كربلا، مي‌گم داداشمو چي‌كار كنم؟ مي‌گه درشكه مي‌گيريم مي‌بريمش هزار تختخوابي، مي گم تخت پيدا نمي‌شه، مسافرخونه‌ها بالا پشت‌بون تخت زدن. ماچت كنم ماچت‌ مي‌كنم‌آ... آي آي آي دس مترو گرفت برد تو بوت كلاب، حالا آب خزينه داغ، رفته تو واجبي‌خونه. انار دون مي‌كنه گفتم بيا رندون بي‌صورتت مي‌كنن. حالا پاشو كرده تو يه كفش طلاق مي‌خوام، سه طلاقش مي‌كنم جون داداش بعد دوباركي جنا ميان تو سرم بازار زرگرا ميشه يه مسلمون دسمو مي‌گيره مي‌برتم آقا امام‌زاده داود مجاور مي‌شم، مي‌گم آقا اگه براتمو ندي ماچت مي‌كنم، ماچت مي‌كنم‌آ... ماچش مي‌كنم.


Sunday, January 4, 2009

حمایت از جوانان اسرايیلی بر علیه جنگ
حمایت از یک جنبش درون اسرايیل : Shministim

نامه ای بفرستید



FREE THE SHMINISTIM : http://www.december18th.org


FREE THE SHMINISTIM – ISRAEL'S YOUNG CONSCIENTIOUS OBJECTORS

The Shministim are Israeli high school students who have been imprisoned for refusing to serve in an army that occupies the Palestinian Territories. December 18 marks the launch date of a global campaign to release them from jail. 22,000 LETTERS AND COUNTING
!