Monday, October 12, 2009

۸

می دانی.... چیزهایی هستند که از من تواناترند ... از دانستن های من و خواستن های من و بایستن های من... چیزهایی هستند که من حضورشان را تنها با با صراحت بودنشان حس می کنم بی آنکه توان آن را پیدا کنم تا با آنها دست و پنجه نرم کنم ...

یکباره همه چیز تغییر می کند ... بی آنکه هیچ چیز تغییر کرده باشد ... و من هی گیج می خورم و به در و دیوار می خورم ...
"من با خودم می گویم: "می دانستم" ... و زن در آینه پوزخند می زند: "می دانستی؟"
برایش شانه بالا می اندازم. او هم.

2 comments:

Anonymous said...

این را خیلی دوست داشتم. دقیقا حرفی بود که من هم برای دیگری نوشنم.همه چیز تغییر کرده بدون آنکه چیزی واقعا تغییر کرده باشد ولی من همچنان گیج می زنم!

Leilaye Leili said...

:)
I believ u!

Leilaye leili