۸
می دانی.... چیزهایی هستند که از من تواناترند ... از دانستن های من و خواستن های من و بایستن های من... چیزهایی هستند که من حضورشان را تنها با با صراحت بودنشان حس می کنم بی آنکه توان آن را پیدا کنم تا با آنها دست و پنجه نرم کنم ...
یکباره همه چیز تغییر می کند ... بی آنکه هیچ چیز تغییر کرده باشد ... و من هی گیج می خورم و به در و دیوار می خورم ...
"من با خودم می گویم: "می دانستم" ... و زن در آینه پوزخند می زند: "می دانستی؟"
برایش شانه بالا می اندازم. او هم.
2 comments:
این را خیلی دوست داشتم. دقیقا حرفی بود که من هم برای دیگری نوشنم.همه چیز تغییر کرده بدون آنکه چیزی واقعا تغییر کرده باشد ولی من همچنان گیج می زنم!
:)
I believ u!
Leilaye leili
Post a Comment