Sunday, October 25, 2009


ستاره ام سالها پیش از منظومه اش جدا شد ... با هجرتی که به خواست من نبود.
جدا ماندم ... سالها ... از هر آنچه که دوست می داشتم.
و جدایی اغاز رهایی شد.
و من دوست گرفتمش.
همچنان که تنهایی را.

تو آمدی ... ستاره از کهکشان قدیمی رها شد ...
رها شده ام ...در بیکران هستی ... در نیستی مطلق.

من از خاطرات شهری که از آن آمدم، و داستان عشق های ماندگارش پُــرم ... و از شوق آنها، که تو خواهی دید.

7 comments:

massod said...

ای یوسف خوش نام ما
خوش میروی بر بام ما

Anonymous said...

ghorboon-e in pesarak-e khoshmazeh-- vaai mordam man-- kaash nazdik-e maa boodid.

m-sam said...

agar ham roozam kheili sholoogh bashe,at least roozi yebaro inja miam!
age ejaze bedi ino too blogam share konam.

Anonymous said...

...





naarenj

Anonymous said...

شاب دو لعظیم
:)))))))))))))))))

Anonymous said...

یوسف نازنین ........

Anonymous said...

Kheyli bloget ghashange :)