امروز را با يك گروه سوسياليست
كانادايي رفتم راهپيمايي. كنار پياده رو ايستادم و روزنامه ي "كارگر
سوسباليست" فروختم و با گروه رفتم بيرون و دو سه ساعتي در يك كافه با هم گپ
سياسي زديم ... اينتنس.
عجب مخهايي بودند اين بچه جانها كه همه شان هم كانادايي بودند.
دارم مي روم خانه از ياشار كتك بخورم ... مي ارزد اما. حس و حالم عالي ست.
No comments:
Post a Comment