Saturday, November 30, 2002

خوب دوستی به نام وحيد که اهل ميانه و ساکن واترلوی کاناداست ترجمه ی شعر رشيد بهبودف را برايم فرستاده است. راستش "این زيیایی به تو هم نمی آد" را تغيير دادم به "اين زيبايي به تو هم نمی ماند" که اسم اهنگ است. ممنون وحيد جان.



به تو هم نمی ماند
اشعار از: رسول رضا

جانم اسير تو شده
قلبم واسه ی تو يار
قلبم واسه ی تو يار
انصاف کن، حرفهای خوب بگو
بيا منو بيدار کن، يار
بيا منو بيدار کن

حرف بزن، اين اداها از چيه؟
اين عشوه، اين ناز
به خدا ای دختر این زيبایی
به تو هم نمی ماند
بيچاره ام، بيچاره
بيچاره ام، بيچاره
بيا ای کسی که منو تو اتيش عذاب
انداخته ای ، ای بی وفا
حرف بزن، اين اداها از چيه؟
اين عشوه، اين ناز
يه روز اين زيباييت می ره
به تو هم نمی ماند

قله ی کوهها مه گرفته است
امان از دست تو يار
با؟ هم مه الود هست
جدايي از تو
واسه من خيلی سخته، يار
واسه من خيلی سخته