اصلاحات فرسايشي!
به نظرم وقاحت هم يك حد و اندازه اي مي تواند داشته باشد كه اين دست اندركاران حكومتي كشورمان از آن اندازه ها سالهاي سال قبل گذشتند و كسي هم انگار جلو دارشان نبود و نيست. حكم اعدام به خاطر ابراز عقيده ... البته به تحليلي اينكارها را مي كنند؛ سنگسار و اعدام و شلاق؛ تا نسل جوان را كه همين الان هم از دوم خرداد و اصلاحات تدريجي تا حدي سرخورده شده اند بكشانند به همان راه حل دلخواه ارتجاع بعني براندازي ... آنوقت است كه آن هسته ي دست نخورده ي قتل هاي زنجيره اي از خفا بيرون خواهد آمد و با اين سرداران دلســوز شمشير به دست متحد خواهند شد و يك بگير وببند علني و يك حمام خون در پشت صحنه به را خواهد انداخت. ببينم ... مگر حتي يك نفر از مسئولين فاجعه ي شهريور 1367 از متن حكومت حذف شده است؟ گمانم همه ي واجبي هاي ايران هم براي محوشان كافي نخواهد بود.
ترس من از اين است كه با رد لايحه ي دولت توسط شورا نگهبان فطعاً سرخوردگي ها از اين هم بيشتر شود ... قابل تامل اينكه از آن طرف عبدالله نوري، كه اولين مخالف علني ولايت مطلقه ي فقيه و نظارت استصوابي از بدنه ي خود دولت بود و متن دفاعيه اش براي خودش منشوري قابل تامل بود، از زندان بيرون آمده است و به تاييد كانديداتوريش براي رياست جمهوري اينده اميد مي رود. نمي دانم ... گمانم بايد بيشتر خواند و منتظر بود. در هر حال من نمی توانم از تکرار اين خبر حيرت آور خودداری کنم:
احكامي كه قاضي رمضاني براي هاشم آقاجري صادر كرده است عبارت است از:
١- ١٠ سال محروميت از تدريس
٢- ٨ سال زندان در زندانهاي زابل، طبس و گناباد
٣- ٧٤ ضربه شلاق
٤- اعدام
No comments:
Post a Comment