Monday, March 3, 2003

نمی دانم فيلم های اين سايت برای من تنها جديد است يا برای تو هم ... گمانم همان سال اول بود که شبی ديروقت زنگ زدی ... يادت هست؟ ... گفتی که شوکران را ديده ای ... که ديدنش برايت سخت بود ...بعدها از من پرسيدی که آيا آنرا ديده ام واز بی توجهی من دلگير شدی... نديدنم از بی توجهی نبود، از هراس بود.می دانی ... من ارديبهشت که آمدم ايران آن را ديدم. پيش آنچه بر ما، بر من و تو رفت، شوکران خيلی هم تلخ مزه نيست ... هست؟ ... وای ... باز هم ياد ... بگذريم از اين قصه ! .