Wednesday, November 5, 2003



ديگه تو انكار نمي كني. من چي بايد بگم؟ ... م م م م ... هيچي ندارم كه بگم ... خوب حالا چكار كنيم؟ صبر مي كنيم تا زندگي بعدي! ...خوب ... من هم يك عالمه قرار دارم ... كارهاي نكرده ... آدمهاي نديده ... جاهاي نرفته، كه گذاشتمشان براي زندگي بعدي. تو هم بيا! كي مي دونه ... شايد با هم رفتيم ... باشه؟

No comments: