Thursday, August 4, 2005

1

ميگفت: بايد بروم...
و پشت هر کلمه
اندوهش را از رفتن
و بزرگی و مهربانی بی پايان وجود ملتهبش را پنهان می کرد

می دانست اما سکوت عميقترين نشانه در يافت من است...

2

۶سين توی بشقاب
می گذارم روی ميز
کنار آينه يک صندلی خاليست
کودکی ام
شايد ۴,۵ سالگی
بدو روی صندلی می نشيند
برای گرفتن عيدی از من بی تابی می کند...


شب تاب

No comments: