Robert Sheppard
Condoleezza Rice در گذار خود از خاور میانه با Nabih Berri، سخنگوس شیعیان پارلمان لبنان و یکی از نزدیکان حزب الله ملاقات کرد. این در حالی است که تنها کمی بیش از یک هفته از پیشنهاد تونی بلر و کوفی عنان در خصوص ایجاد یک نیروی مشترک محافظ صلح تحت نظر سازمان ملل برای متوقف کردن جنگ در لبنان می گذرد.در آن زمان این پیشنهاد از طرف Bush، Ehud Olmert و استیون هارپر و خیلی های دیگر که معتقد بودند که زمان ان نامناسب و امکان موفقیت آن ناچیز است مورداستقبال قرار نگرفت.
اما گذشت یک هفته می تواند تغییرات عمده ای ایجاد کند. ایالت متحده با چرخشی شاهانه به نظریه ی تشکیل یک نیروی بین المللی برای جداسازی نیروهای متخاصم در جنوب لبنان و حتی تشکیل نیروی پلیس در مرز شمالی لبنان با سوریه یعنی محل عبور دهها هزار موشک مورد استفاده ی حزب الله معطوف شده است.
برای اولین بار اسرائیل هم تمایلی خود را به صرت نه چندان اشکار نشان می دهد. در گذشته این اعراب بودند که سعی در به مبان آوردن پای سازمان ملل پر حل مشکلات خاور میانه را داشتند. اسرائیل -با تکیه بر برتری قوای خود- ترجیح داده است تا عملیات نظامی اش را به صورت مستقل پیش ببرد.
در حال حاضر علی رغم اینکه عملیات نظامی در جنوب لبنان در میان مردم اسرائیل مورد حمایت قرار گرفته است، ویزران کابینه ی اسرائیل و فرماندهی قوای نظامی نگرانی خود را از اینکه اسرائیل در این عملیات ممکن است تنها بتواند در تضعیف قوای حزب الله و نه از پا در آوردن کامل آن موفق شود، ابراز کرده اند.
در نتیجه، دولت اسرائیل حمایت خود را از حضور Condoleezza Rice نماینده ی امریکا در منطقه در راستای تشکیل یک نیروی ۱۰ تا ۲۰ هزار نفره که تحت نظر سازمان ملل -و محتملاً تحت فرماندهی ناتو- برای کمک به دولت لبنان در خلع سلاح حزب الله و برقراری صلح تلاش می کند اعلام کرده است.
با فرض اینکه این پیشنهاد حقیقی است -و تنها برای سرگرم کردن نیروهای بین المللی در فاصله ی حمله ی تانکها به لبنان نیست- باید پرسید: آیا این فرضیه به کار خواهد آمد؟
باید گفت که سازمان ملل سابقه ی تاریخی طولانی و نامطلوبی در حفظ صلح در سالهای گذشته تا حدود ۱۹۷۸ در لبنان دارد. ماموریت دنباله دارد این سازمان در لبنان با چنان ناکامی هایی روبرو بوده است که حتی نیروهای هوادار صلح فعالی مانند کانادا از شرکت و همکاری با ان در لبنان سرباز زده اند.
سابقه ی حضور UN در لبنان
عده ی قلیلی توجه دارند که نیروهای حافظ صلح سازمان ملل از سال ۱۹۷۸ یعنی از زمان حمله ی اسرائیل در پاسخ به عملیات مرزی اعراب حاشیه ی جنوبی لبنان مسقر هستند.
United Nations Interim Force in Lebanon یا UNIFIL (نیروی موقت سازمان ملل در لبنان) در حال حاضر از ۲۰۰۰ نفر محافظ صلح از چین، فرانسه، غنا، ایرلند، هند، ایتالیا، لهستان و اوکراین تشکیل می شود. ماموریت این گروه به درخواست رسمی دولت لبنان در هر شش ماه از نو تمدید می شود و اختیارات این سازمان از سال ۲۰۰۱ که اسرائیل منظقه پس از اشغال ۱۸ ساله نیروهای خود را از منطقه خارج کرد تا حد ناظر صلح تقلیل یافت.
ناظر صلح یا نه، UNIFIL را نمی توان یکی از نیروهای مؤثر حافظ صلح سازمان ملل دانست. این سازمان مقرها و سربازانش را تبادل آتش مرزی از دست داده است، حداقل دو تن از کارکنان غیر نظامی این سازمان توسط نیروهای مختلف دستگیر و به عنوان گروگان نگاه داشته شده اند، و در سال ۲۰۰۱ حرب الله UNIFIL را که مشغول فیلمبرداری از یک عملیات خونین نظامی بود به جرم جاسوسی به حمله ی نظامی تهدید کرد.
اسرائیل هم چندان شیفته ی UNIFIL نبوده است. بر اساس روزنامه ی Haaretz اسرائیل سال گذشته به سازمان ملل و دیگران شکایت کرد که UNIFI به نیروهای حزب الله اجازه می دهد که پستهایش را در نزدیکی پستهای UN بسازد و این بهانه ای به دست دولت لبنان می دهد تا از انجام عملیات لازم بر علیه حزب الله خودداری کند. اسرائیل همچنین اظهار می کند که UNIFIL در گزارش هایش در خصوص گزارش هایش به مرکز سازمان ملل در خصوص شکست آتش بس در منطقه هیچ تفاوتی بین نیروهای حزب الله و ارتش اسرائیل قائل نیست.
البته بزرگترین انتقاد وارده به UNIFIL اینست که علی رغم در اختیار داشتن حدود ۵۸۰۰ سرباز -در اوج فعالیت خود- این سازمان نتوانست از حمله و تسخیر مجدد لینان توسط اسرائیل در سال ۱۹۸۲ و همچنین از شکل گیری تدریجی و مداوم حزب الله در سالهای اخیر جلوگیری کند.
مشکل بزرگ دیگر اینست که به نظر می رسد که این سازمان چندان مورد مهر لبنانی ها نیست. دو هفته پیش وقتی بمباران هوایی آغاز شد، تعدادی از روستاییان محلی که به منظور پناهگیری به سمت پستهای UNIFIL رفتند از طرف آن پذیرفته نشدند. در نتیجه ی این عمل یک گروه کشته شدند و در نتیجه اقوام خشمگین شان هواداران صلح UNIFIL را در محل سنگباران کردند. شرح این ماجرا به صورت وسیعی در منطقه منتشر شد.
معضل کنونی
به نظر می رسد که برنامه ی مورد نظر برای یک نیروی عظیم متشکل از سربازان ناتو تحت سرپرستی سازمان ملل تنظیم شده است. چیزی مانند نقشی که کانادا در حال حاضر در افغانستان بازی می کند. برای رهبری این طرح ترکیه و فرانسه، دو کشور معتبر در منطقه، پیشنهاد شده اند.
اما باید در نظر گرفت که برای حصول موفقیت، این گروه ناچار خواهد بود تا ارتش لبنان را، که ۴۰ تا ۵۰ درصد آن را همانند جمعیت کشور، شیعیان تشکیل می دهند در ماموریت خود به همکاری گیرد و این می تواند مسئله ساز باشد.
حزب الله یک سازمان نظامی شیعه است ، با رشته هایی که انتهایشان به ایران می رسند و برآورد می شود که حدود ۳ تا ۵ هزار نیروی رزمی را که بسیاری از انها -برادران و عموزاده های سربازان فعلی- به طور غیر رسمی جزو نیروهای ذخیره ی محسوب می شوند در اختیار دارد.
حزب الله همچنین یک حزب سیاسی است که نمایندگانی در مجلس لبنان دارد و با یک سایه ی کمرنگ ملی گرایی، نقش محوری در دولت ائتلافی و شکننده ی لبنان بازی می کند.
این سلسله ی حقایق روشن کننده ی دلایلی هستند که سران دولت لبنان، از نخست وزیر Fouad Siniora تا Bahia Hariri (خواهر Rafik Hariri نخست وزیر پیشین و مقتول لبنان) که خود از پشتیبانی مردمی برخوردار است، هیچ اشتیاقی برای افزایش نیروهای طرفدار صلح نشان نمی دهند. حریری به روزنامه ی Globe and Mail گفت که چنین نیرویی در حقیقت تنها جایگزینی نیروهای اشغالگر اسرائیل خواهد بود.
در تلاش برای برطرف کردن این نگرانی ها، ایالات متحده، مهمترین پشتیبان اسرائیل، اظهار می کند که این عمل جزو عملیات پاسداری صلح در منطقه نخواهد بود. به نظر می رسد که این گروه عمدتاً از کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و ایتالیا، که سرسختانه با حمله ی نظامی امریکا به عراق مخالف بوده و هستند، تشکیل خواهد شد.
طبعا دلیل دیگری برای عدم تمایل امریکا در شرکت در این عملیات وجود دارد: ۲۴۱ نفر از تفنگدراران نیروی دریایی ارتش امریکا که به عنوان نیروهای محافظ صلح در لبنان مستقر بودند در سال ۱۹۹۳ در یک عملیات انتحاری کشته شدند، درست لحظاتی بعد از این ماجرا ۵۸ چترباز ارتش فرانسه هم در دومین حمله به قتل رسیدند.
برای نیروی دریایی امریکا این بزرگترین رقم تلفات در تاریخ خود بود و علی رغم تعهد ایالات متحده در خصوص اقامت و به اتمام رساندن کار، ۶ ماه بعد این کشور سربازانش را از لبنان خارج کرد.
برای خاور میانه، این اولین عملیات انتحاری به عنوان بخشی از یک عملبات از پیش طراحی شده ی بود. این واقعه همچنین سبب رشد حزب الله، حداقل در جهان اسلام، به عنوان یک نیروی مبارز برای آزادی شد.
منبع: CBC.ca
No comments:
Post a Comment