Tuesday, November 21, 2006

خوب من هم دارم کم کم می شوم مثل no-words.com ... بیش از انچه که در ترانه ای (یا متن سیاسی-اجتماعی ای) به وجدم می اورد و یا ارامم می کند یا بی حس ... چیزی ندارم که بگویم.

هیجان هست. بی حسی هست. خاموشی هست. شرارت هست. اشک هست. خنده هست. حرفی اما نمی ماند.
هیچ فکر کرده ای ... ما مدتی زندگی می کنیم .. داغ ... عاشق ... وازده ... امیدوار ... هیجان زده ... بیزار .... دلدار ...
دورتَرَک وا می نشینیم. و حرفی نمی ماند. و هیچ چیز نمی ماند. هیچ چیز که معنایی از خود یا طعمی ویژه ... طعمی ناچشیده داشته باشد. هر چیز تاب چیزی دیگر را دارد ... رنگ چیزی دیگر را. هر چیز تنها یاد آوری از چیزی دیگر است.
و بی قراری کم کم آرام می گیرد. بی قراری همانقدر بی معنی می شود که قرار.

همه چیز آرام است. رفته. نوشیده. چشیده شده.
حالا چیزها از دست نمی روند ... به دست نمی آیند ... چیزها هستند و هستند و و در چهره ها و و اتفاقات و جاها و نوشته ها مکرر می شوند و می روند و می ایند و تو دیگر دلتنگشان نمی شوی. دلتنگ نمی شوی. فکر می کنی که :«هه!» باز خواهد گشت ... باز خواهد تابید ... باز خواهد خندید ...
خواهد مرد.
و من چقدر سخت گرفتم.

هیچ فکر کرده ای ... ما به جز ما حرفی برای گفتن با هم نداریم.


Monday, November 20, 2006



A Winner Needs A Wand
Sufjan Stevens
Album:
A Sun Came

Like it's killing me
It's kidding me around

This bite, You bit on me
You put on me a gown

That fits me like a quarter door
That hits me like a sound
It's like You shut on me
Or shouldn't be around

Like the fennel seed
The funny gene You found

I like the man-o-weeds
The man-o-wars abound

That fits me like a quarter door
That hits me like a sound
I might just win a war
A matador around

There's still nothing I can say to change
My news for You
There's still nothing You can do to exchange
My dues to You

Like You fit on me
To bit on me a bound

This life that's shut on me
That shouldn't be the grounds

To emulate an epicene
To elevate a sound
This life, a winner needs
A winner needs a wand

Never want to blame You
Bound You, blame me
Never want the blame You bound

Never want to blame You
Bound me, blame You
Never want the fame You found

And where's the same
And where's the strong
And where's the guard
And where's the one who tries to make You?



We Are What You Say
Sufjan Stevens
Album:
A Sun Came

We are a servant,
We have a song,
The side of a beehive,
A tabernacle choir.

We are the sound
Working in wars,
The bishop is gone
To the acolyte shores.

We save our Bibles,
We pull our sleeves.
The word is a guard
And the guard is a cleave.

We are the right,
We are the stay,
The accolade's gone,
We are what You say.

We have no language,
We have no chore,
The side of a beehive,
The bride is a whore.

We are a spite,
We are at bay,
The Spirit is life,
We are what You say.

We have a sermon,
We have a song,
The bishop is easy,
The bishop is wrong.

The Spirit is right,
The Spirit will say:
We are a light,
We are what You say



Thursday, November 9, 2006

در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آید ...مدتی است ... باور می کنی؟

ورق روشن وقت
سهراب سپهری

از هجوم روشنایی شیشه های درتکان می خورد
صبح شد آفتاب آمد
چای را خوردیم روی سبزه زار میز
ساعت نه ابر آمد نرده ها تر شد
لحظه های کوچک من زیر لادن ها نهان بودند
یک عروسک پشت باران بود
ابرها رفتند
یک هوای صاف یک گنجشک یک پرواز
دشمنان من کجا هستند ؟

فکر می کردم
در حضور شمعدانی ها شقاوت آب خواهد شد
در گشودم قسمتی از آسمان افتاد در لیوان آب من
آب را با آسمان خوردم
لحظه های کوچک من خوابهای نقره می دیدند
من کتابم را گشودم زیر سقف ناپدید وقت
نیمروز آمد
بوی نان از آفتاب سفره تا ادرک جسم گل سفر می کرد
مرتع ادرک خرم بود
دست من در رنگ های فطری بودن شناور شد

پرتقالی پوست می کندم
شهر در ایینه پیدا بود
دوستان من کجا هستند ؟
روزهاشان پرتقالی باد

پشت شیشه تا بخواهی شب
دراتاق من طنینی بود از برخورد انگشتان من با اوج
در اتاق من صدای کاهش مقیاس می آمد
لحظه های کوچک من تا ستاره فکر میکردند
خواب روی چشمهایم چیزهایی را بنا می کرد
یک فضای باز شنهای ترنم جای پای دوست


Thursday, November 2, 2006


::Foolish Games ::
Jewel
Album: Pieces of You

You took your coat off and stood in the rain,
You were always crazy like that
I watched from my window,
always felt I was outside looking in on you
You were always the mysterious one
with dark eyes and careless hair,
You were fashionably sensitive, but too cool to care
Then you stood in my doorway, with nothing to say
besides some comment on the weather
Well in case you failed to notice,
In case you failed to see,
This is my heart bleeding before you,
This is me down on my knees

These foolish games are tearing me apart
You thoughtless words are breaking my heart
You're breaking my heart

You were always brilliant in the morning
Smoking your cigarettes, talking over coffee
You philosophies on art, Baroque moved you,
You loved Mozart and you'd speak of your loved ones
As I clumsily strummed my guitar
You'd teach me of honest things
Things that were daring, things that were clean
Things that knew what an honest dollar did mean
So I hid my soiled hands behind my back
Somewhere along the line I must've gone off track with you
Excuse me, think I've mistaken you for somebody else
Somebody who gave a damn,
Somebody more like myself

These foolish games are tearing me apart
You thoughtless words are breaking my heart
You're breaking my heart

You took off your coat and stood in the rain
you were always like that



Wednesday, November 1, 2006



انتظـــــ ــــار
هوشنگ ابتهاج

خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد
شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان می جست
زهی خیال که دستی در آن کمر می زد
دریچه ای به تماشای باغ وا می شد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد
تمام شب به خیال تو رفت و ، می دیدم
که پشت پرده ی اشکم سپیده سر می زد