Wednesday, May 27, 2009

آنچه مرا با خود می برد
راه به جایی ندارد.
غرقابی بیش نیست
من را و من را در خود فرو می برد
و به آنجا باز می رسد که از آن آمده است
به من.

تو
با حرارت آن دستان بیقرار
تصوری بیش نیستی
خیالی، نشانه ای
در این گرداب، تیره و گنگ
که رسیدن را
خواستن را
یا قرار گرفتن را
تصویر می کند
توهمی که می گذرد.

می گذری.

2 comments:

Anonymous said...

kojaee!?

khaste-del said...

ha ...
engar kheili maeloom bood...

migozari..