Friday, June 12, 2009

بیست و دوم خرداد ۱۳۸۸

چند ساعتی ست که پای کامپیوترم ... و آنقدر دلخورم که هر چی می نویسم شکل بد و بیراه می گیرد و بوی یاس و مرگ می دهد ...

پانویس:اینها هم مثل صدام تا امریکا/اسراییل را به خاک وطن نکشند و از ایران افغانستان/عراق ی دیگر نسازند دست برنمی دارند ... احمدی نژاد می خواهد نامی برای خودش در تاریخ بسازد گمانم: «مسلمانی که به اسراییل حمله کرد» ... قیمت نشر این فصل تاریخ را ملت پرداخت خواهد کرد ....

پانویس دوم: حسم نسبت به آنچه اتفاق افتاد در ایران مشابه حسم بود به این عکس و ماجرایش ... چیزی فرای تحمل
با اینکه تحمل نگاه کردن به این عکس را ندارم اینجا می گذارمش تا یادم نرود.


4 comments:

سايه said...

همين عكس و ديگه هيچي ...

Anonymous said...

چرا فکر می کنيم بدون پرداختن بهای لازم می توانیم به چیزی که می خواهیم مانند دمکراسی برسیم. کجا و کی رخ داده است؟ وقتی همه ما بدون محاکمه و در ذهن رقیب یا بهتر بگویم دشمن، مفسد قلمداد می شویم، نباید انتظار داشته باشیم، او در یک روند سالم، ما را بالای خود بنشاند. شمپانزه زشت بازیگوش اگر چنین کند که از خر هم کمتر است! شاید این حرکت مردم، اين تخلفات و تقلبها، این ... زمينه ای باشد برای بیداری و ایجاد موجی از خون تا ساحل آزادی و ... احتمالاً اسارت بعدی!

Anonymous said...

OMG! kheili narahat konandeas :O

Unknown said...

Yadame ye jaa khoondam ke akkase in aks dochare moshkele roohi shod baad haa. Chon ye rooz beshast fekr kard ke OK man ke aks gereftam chera badesh naraftam bacha ro var daram!!