Friday, January 14, 2011

ما از چیزهایی که دوست می داریم مقدساتی می سازیم و به هنگامی که ترکمان می کنند با پتکی بر جانشان می افتیم و خردشان می کنیم و ناسزاشان می گوییم و فکر می کنیم که چگونه هستی مان را برای سالهای متمادی به بازی گرفته اند.

من هرگز اما حتی خرده ای ز این همه شکسته ها را در پشت سر جا نگذاشتم. در تمام تکه پاره های تو، خرده ریزه های خودم را می یابم. خودم هستم که شکسته ام. خودم به رنگ و بوی تو.

من خودم را شکسته ام بعد از تو ... عشق من.

1 comment:

مهتا said...

مرثیه دارد..