Friday, January 21, 2011

هميشه راهي باز پيدا مي‌شود
شهاب مقربين

همين كه خيال مي‌كني
رسيده‌اي به قرار
راهي بيراه
مثل سگي وفادار
پوزه‌اش را باز پيش پايت مي‌گذارد
تا دوباره دور شوي
دور
از قراري كه
خيال مي‌كردي

1 comment:

irzia said...

گاهی انگار یادمان میرود فردایی که انتظارش را میکشیم میتواند آبستن دردی باشد که از آن میگریزیم... ولی میدانی لیلی جان شاید زایمان این درد حتی پیش از موعد بهتر از این همه انتظار و هراس باشد.
نیچه میگوید: پایان دادن به از آغاز کردن دوباره دلیری بسیار بیشتری میخواهد.
یا همان داستان پایان تلخ و تلخی بی پایان. میبینی گاهی یاید به یکباره تن داد به درد زایمان تولد دوباره.