یک دسته از ادمها هستند .. که مرتب در وسوسه ام مثل سگ هار بپرم گلویشان را بدرم ... نزدیک من می شوید مراقب باشید:
آنهایی که تا می شنوند که تو نسبت به حقوق جیوانات که ما انسانها اساسا رعایت نمی کنیم ... فکر می کنیم که حقمان است که رعایت نکنیم ... حساسی ...
از زنده پخته شدن انواع حیویانات برای طعم ادرنالین ... از زنده پوست
کنده شدن حیوانات برای مد ... از زجر باور نکردنی و هولناک 3 بیلیون دام در
سراسر جهان ... خصوصا در جهان صنعتی ....
می چرخند به طرفت و شانه
بالا می اندازند ... و با چینی ظریف برایت از این حرف می زنند که مثلا
«حالا اینهمه ادم هستند که در عذابند .. یا گرسنه اند .. یا در جنگند ...
یا بی خانمانند ...حیوانات که اهمیتی ندارند ...»
و این موضوع را
ازیاد می برند که منشا اصلی تمام مشکلات انسان هم باز خود انسان است ... و
همه ی موجودات جهان و طبیعت هم از نفهمی و زیاده خواهی انسان است که رنج
می برند (ان بلایای طبیعی که همه از ان در مخاطره می افتند را وا می گذاریم
به طبیعت)
حالا گلویت را موقع حرف زدن خیلی به من نزدیک نگیر ...
گاهی انقدر خشمگین می شوم ... که اصلا دیگر سخنان ادمها را نمی شنوم ...خرناسشان را می شنوم ... در تایید مداوم اهمیت خودشان
***
پانویس: یک مستند دیدم در مورد زندگی Meerkats
و از عمق و زیبایی زندگی شان در عجب ماندم
No comments:
Post a Comment