ياشار دارد با ادوين بازي مي كند. ادوين پسري چيني است كه مادر و پدرش او را با تربيت سنگين كليسايي بار مي اورند.
مي شنوم كه راجع به خدا صحبت مي كنند. ادوين از قدرت خدا حزف مي زند و
ياشار سوال پيچش مي كند. اينرا كه مي شنوم از خنده روده بر مي شوم.
ادوين: خدا هرگز نمي ميرد! ياشار: خوب اگر همه ي انرژي اش را از دست بدهد چي؟
No comments:
Post a Comment