دیشب خواب دیدم معشوق اولم -که دختری بود- وسط چهار راه شلوغی در تهران
با من معاشقه می کند ... هر چی من به اطراف و ادمها اشاره می کنم کارش را
ادامه می دهد و شانه بالا می اندازد که: "نگران نباش ... من با خیلی از
اینها رابطه دارم!"
و در جواب من که شاخم در امده است به سادگی توضیح
می دهد که باید از زندگی لذت برد ... هر وقت حس و حالش باشد .. "من هر وفت
عشقم می کشد با یکی از اینا می ایم همینجا و we get it on!"
من با حسی از عقب ماندگی و جهالت فرهنگی از خواب پاشدم!
No comments:
Post a Comment