.....
امروز از ان روزهاست. روزهاي تاريك. دلتنگم. همين. دلتنگ... و وسوسه اينجاست. درست در گوشه ي چشم من. در اين دستهاي منقبض لرزان. درصداي زنگ تلفن. در طنين صدايي كه مي گويد: الــو .... و جوابي نمي گيرد و تكرار مي شود و تكرار مي شود. هراسان. در جايي كه تو هستي.... نمي دانم كدام دست آيا چراغي برخواهد فروخت در اين سياهي. سالها سياهي. امروز ازآنروز هاست. بيا تكيه بدهيم به پشتي اين صندلي راحتي و گوش كنيم به صداي باد كه زمزمه كنان پاييز را مي آورد. به باد نغمه خوان. شايد طنين آشنايي بيابيم در اين همه سكوت. در اين همه تنهايي. شايد... همين.
No comments:
Post a Comment