| بگردید، بگردید در این خانه بگردید | در این خانه غریبید، غریبانه بگردید |
| یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود | جهان لانه ی او نیست، پی لانه بگردید |
| یکی ساقی مست است، پس پرده نشسته است | قدح پیش فرستاد که مستانه بگردید |
| یکی لذت مستی است، نهان زیر لب کیست؟ | از این دست بدان دست چو پیمانه بگردید |
| یکی مرغ غریب است که باغ دل من خورد | به دامش نتوان یافت، پی دانه بگردید |
| نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبو است | همین جاست، همین جاست، همه خانه بگردید |
| نوایی نشنیده است که از خویش رمیده است | به غوغاش مخوانید، خموشانه بگردید |
| سرشکی که بر آن خاک فشاندیم بن تاک | در این جوش شراب است، به خمخانه بگردید |
| چه شیرین و چه خوش بوست، کجا خوابگه اوست؟ | پی آن گل پرنوش چو پروانه بگردید |
| بر آن عقل بخندید که عشقش نپسندید | در این حلقه ی زنجیر چو دیوانه بگردید |
| در این کنج غم آباد نشانش نتوان داد | اگر طالب گنجید، به ویرانه بگردید |
| کلید در امید، اگر هست شمایید | در این قفل کهن سنگ چو دندانه بگردید |
| رخ از سایه نهفته است، به افسون که خفته است؟ | به خوابش نتوان دید، به افسانه بگردید |
| تن او به تنم خورد، مرا برد، مرا برد | گرم باز نیاورد، به شکرانه بگردید |
Friday, October 24, 2008
... گمانم که باز نیاورد ...
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment