Wednesday, February 20, 2013

حنده دار نیست ... که وقتی خیلی جوانی ... بیست ساله و انطرفها ... از این دلخوری که چرا دوستانت ... در حالی که با تو راجع به سیاست و فلسفه حرف می زنند ... ته ذهنشان به خوابیدن با تو فکر می کنند ...
وقتی سنت بالاتر می رود ... چهل و اینطرفها ... از این دلخوری که چرا دوستانت ... که باهاشان راجع به سیاست و فلسفه حرف می زنی ... اصلا به خوبیدن با تو فکر نمی کنند...

5 comments:

قاطرچي شبيه حضرت موسي said...

بعد خب آخرش خوب است يا بد فكر كردنه رو مي گم !

Leilaye Leili said...

خوب و بد نیست
فقط ادم تغییر می کند

Ajand Andazehgar said...

شاید غم انگیز این باشد که همیشه با همه راجع به سیاست و فلسفه حرف زدیم و دیگران هیچوقت به خوابیدن با ما فکر نکردند و یا ما از گرفتن نخ ناتوان بودیم! فاصله ی میان فکر و گفت و عمل تاریخی به قدمت زرتشت دارد!

Leilaye Leili said...

اخی ...من البته سه بار عاشق شدم و سه بار به قدمت همه ی عمر طول کشید ... بنابراین ماجرا اصلا اینطوری تعریف نمی شد برایم

راستی من اپریل دارم میام جنوب اگن!

Anonymous said...

+++