عیسی نافی خشونت بود ... با زن فاحشه ای بدون ازدواج زندگی می کرد - گویا شواهد نشان می دهد که از مریم مجدلیه بچه هم داشت - ...
عیسی در یکی از اقدامهای انقلابی اش به Herod's Temple رفت و بانکدارها را
( money changers) از معبد Herod's Temple بیرون ریخت ...
با
دانستن این احوال برای من عجیب نیست که مسیح ناجی را اروپا به رسمیت شناخت
و واتیکان را بنیان گذاشت .. و نه مردم خودش، قوم بنی اسراییل ... که قرنهاست
در انتظار مسیح هستند تا به سرزمین موعود ببردشان ... مردمی که پیام "بن
گوریون" برایشان بیش از مسیح معنا دارد ... همان که پیش از ظهور مسیحشان
به سرزمین موعود بازشان گرداند ... به سرزمین جنگ و ویرانی
زندگی
عیسی را که می خوانی .. خارج از خطوط دروغین رسم شده در افسانه های دینی
... می بینی که دینی که از روی تعالیم عیسی بنا شد یعنی مسیحیت تا چه جد با
خود او در تضاد است ...
دینی که در ان رابطه ی جنسی مرد و زن جز برای
بچه اوردن گناه به شمار می رود ... به همجنسگرا Sodomized گفته می شود
که اتش الهی بر او خواهد بارید ... و خداوندش برای بخشش یا پول طلب می کند و
یا خون
خشونت کلیسای رومن با استناد به کتاب دینی شان قرنها جهان را در اتش و خون سوزاند ...
***
حالا حس و حال من را می فهمی وقتی می خوانم که مثلا همجنسگراهای امریکا
اصرار دارند که در کلیسا به عقد هم در بیایند .. یا زنهایی که سعی دارند بر
تعصب کلیسای کاتولیک غلبه کنند و کشیش شوند
نمی دانم شاید این به جنگ چهارچوبهای متعارف دین رفتن نامیده می شود برای بعضی .. یا اصلاح کردن دین ... شاید هم لازم است.
No comments:
Post a Comment