دارم
غذا می پزم برای جوجک ... روز رختشویی است ... جارو کشیدن خانه ... مرتب
کردن لباسهایی که در طول هفته در اورده ایم و همه باید برگردند سر جایشان
ظرف های تمیز را جابهجا کردن ... و ظرفهای کثیف را شستن ...
همه چیز در حد مینیموم ... یعنی خانه ی تا حدی تمیز و مرتب ...
دارم فکر می کنم: ناکِسا وقتی از هالوکاست ... کشتارهای قرن بیستم ... گسترده ترین کشتار جهان ... صحبت می کنند ... نمی گویند مسیحی ها یا کاتولیکها یا پروتستانها .. نمی گویند اروپایی ها ... نمی گویند المانی ها .. نمی گویند معتقدین به سیستم سرمایه داری .. نمی گویند "راست"ها ... نمی گویند سفیدپوستها
ظرف های تمیز را جابهجا کردن ... و ظرفهای کثیف را شستن ...
همه چیز در حد مینیموم ... یعنی خانه ی تا حدی تمیز و مرتب ...
دارم فکر می کنم: ناکِسا وقتی از هالوکاست ... کشتارهای قرن بیستم ... گسترده ترین کشتار جهان ... صحبت می کنند ... نمی گویند مسیحی ها یا کاتولیکها یا پروتستانها .. نمی گویند اروپایی ها ... نمی گویند المانی ها .. نمی گویند معتقدین به سیستم سرمایه داری .. نمی گویند "راست"ها ... نمی گویند سفیدپوستها
اما اینطرف: عربها ... مسلمانها یا سنی ها وشیعه ها ... افریقایی ها ... کردها ...
فرمولهای نوشتاری در ادبیات "دمکرات کاپیتالیستها!"
و همین وسط به جای نمک در زردچوبه را باز میکنم و یک قاشق می ریزم توی عدس پلوی در حال جوشیدن!
فرمولهای نوشتاری در ادبیات "دمکرات کاپیتالیستها!"
و همین وسط به جای نمک در زردچوبه را باز میکنم و یک قاشق می ریزم توی عدس پلوی در حال جوشیدن!
No comments:
Post a Comment